سه‌شنبه ۳ دی ۱۳۹۲ - ۰۷:۴۶
۰ نفر

مطالعات تطبیقی یا به عبارت بهتر مقایسه‌ای در حوزه اندیشه‌شناسی فلسفی معمولا بنای ابتدایی خود را بر وجوه اشتراکاتی می‌گذارد که این وجوه اشتراکات با رویکرد مقایسه‌ای به شناسایی و تبویب افتراقات نیز می‌انجامد.

لوکاچ و هایدگر

اما برخی اوقات این مطالعات مقایسه‌ای میان دو اندیشه یا دو متفکری است که در وهله نخستین کمتر مشترکاتی را می‌توان میان ایشان یافت.

خاصه اینکه یکی از 2نفر مارکسیست دو‌آتشه‌ای مانند لوکاچ باشد و در آن سو، فیلسوف بزرگی که اصولا اهمیتی برای مارکسیسم قائل نبود و به تعبیری مارکسیسم و نازیسم آمریکانیسم را از یک جنس و سنخ می‌دانست.

بنابراین شاید موضوع کتاب حاضر از این لحاظ بتواند در نگاه ابتدایی جالب به‌نظر برسد؛ مخصوصا وقتی نام نویسنده کتاب لوسین گلدمن باشد؛ چهره‌ای نام‌آشنا برای اهالی فلسفه، ادبیات و جامعه‌شناسی که برخی از آثار او را به فارسی نیز خوانده‌اند؛ نویسنده رومانیایی‌ای که از طرفداران و شارحان پرشور لوکاچ نیز به حساب می‌آید.

کتاب «لوکاچ و هایدگر» تالیف لوسین گلدمن که با ترجمه محمد زارع توسط انتشارات حکمت روانه پیشخوان کتابفروشی‌ها شده در سرفصل‌های زیر تنظیم شده است: مقدمه لوکاچ به هایدگر، درس‌گفتارهای سال تحصیلی1968- 1967 شیء وارگی در دست بودگی و عمل، تمامیت وجود و تاریخ، امکان عینی و آگاهی ممکن، سوژه- ابژه و کارکرد، موضوعیت پرسش از سوژه ، وجود و دیالکتیک.

کد خبر 243553

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز